انگار هر چی بزرگ تر میشی دیگه دوست نداری با بقیه دردل کنی نمیدونم شایدم اثرات خوابگاه یا PMS یه حال عجیبی ام نمیتونم توصیفش کنم من چم شده, ...ادامه مطلب
دیروز آشتی کنون سمت خانواده پدری دعوت بودیم , ...ادامه مطلب
عزیز مهربونم خواهشی که ازت دارم اینکه آروم باشیاولویت بندی کنی آخه تو فقط خودتو داریبه مسایل حاشیه ای فکر نکنیالان دلم میخواد فقط کاراتو اولویت بندی کنی1- بذر2- ارائه 7 اسفند3- کار برای پول درآوردنهمیشه چیز رو بریز دور حداقل تا زمان جوانه زدن بذرت آروم باش...دوست دارم من:)برچسب‌ها: بخوانید, ...ادامه مطلب
عنوان و زدم بیان احساسات نمیدونم چرا یاد بیان ژن افتادمانقدر که این مدت در موردش خوندماولین باره با لپ تاپم دارم مینویسماغلب مواقع با کامپیوتر و گوشی بودولی ناخودآگاه کشیده شدمسمت کامنت های تایید نشدهخدای من !!!!نظرات گذشته رو خوندم یادم افتادیکی منو اینجا دوست داشت از خیلی سال پیشکامنت هاشو خوندم دونه دونهالبته نه همشو چون دارم روی یه موضوع تحقیق میکنمچقدر من اذیتش کردمواقعا اعصاب داشت بنده خداچه رفتارهای بچگانه ای داشتم الانکه یادش می افتم دلم میخواد خودمو گاز بگیرمروزگار عجیبی بود...اونم منو میتونست تحمل کنه درست مثل Hبعد از اون آقای H وارد زندگیم شدو الان دارم با یه عالمه اتفاقات ریز و درشتزندگی رو به سخترین شکل ممکن پیش میبرمH عزیزم دیسک کمر داره ومن نمیتونم هیچکاری براش بکنم...امروز بهش میگم دلم نون پنیر با بربریداغ میخواد و چایی شیرین ولی...چقدر روزگار سخت میگذرهچقدر تفکرات، دغدغه ها، مسایل روزمره آدم ها تغییر میکنهچقدر بزرگ شدم من چقدر زود...دیگه از اون خنده ها فقط یه لبخند همیشگی مونده...چی به من گذشت...باید برم سراغ خوندن مقالهخدایا مارا از شر اخلاق های مودیاستاد راهنما حفظ بفرما آمینبرچسب‌ها: بخوانید, ...ادامه مطلب
دلم گرفته بعد چند روز از خونه برگشتم خوابگاهدلم هر دو جارو با هم میخواد ...به شدت منتظر یه تحول بزرگماین روزها بیشتر به کلاس و دانشگاه و تحقیق میگذره...یا تو سالن مطالعه ام یا آزمایشگاه یا سرکلاس و یا مشغول مطالعه:)این سبک زندگی رو دوست دارم اما الان یکم ذهنم درگیر یه موضوع خاص خدایا دوتا آرزو تو ذهنمه تو قلبم ریشه دارهمثل پارسال کمکم میکنی؟ اگه تو کمکم کنی من دیگه هیچ مشکلی نداره مثل پارسال بهم نگاه کنðمیرم درس بخونم ðبرچسب‌ها: بخوانید, ...ادامه مطلب
زشته که داری حسودی میکنی دیوونه آروم باش تو خودتو داری, ...ادامه مطلب
امروز هم اتاقیام بدون اینکه دعوتم کنن دارن میرن پیک نیک البته شاید اینکه سنم ازشون بیشتر بعید نیست که دلیلش این باشه...چقدر از این دختر متنفرم...امروز حالم بیشتر از هر وقت دیگه ای بد میشه تو این خراب شدهð¥ºچقدر از جمعه ها متنفرم ولی میخوام امروز فقط درس بخونمو روی کارم متمرکز شم غم و تنهایی عضو جداناپذیر از منِخدایا من دارم طاقت میارم توام کمک ام کنðبرچسب‌ها: بخوانید, ...ادامه مطلب
حالم بده ... واقعا خسته ام... این ماه همش انگار تو PMS بودم سال تا سال دریغ از پارسال:), ...ادامه مطلب
ساعت ۱۰:۳۰ برخلاف میلم با اتوبوس برگشتم به شهر دانشجوییم...چقدر دلم برای خانواده ام تنگه الان بیشتر قدر این دورهم بودن هارو میدونم یکمی بغض دارم که طبیعیه از وقتی برگشتم چیزی جز نسکافه و چایی سبز و یه کلوچه نخوردم...احساس ضعف دارم اما سرحالم...دلم میخواد بیشتر بخونم اما مغزم EROOR میده, ...ادامه مطلب
حس و حال عجیبی رو این روزها دارم روزهای که از لحاظ درسی به شدت درگیرم و این رو خود استاد ها هم میفهمن که چقدر این درس ها سنگینن...از لحاظ جسمی گرسنه ام دلم غذای گرم میخواد ولی وقتی میبینمش دوست ندارم یا دل و دماغ غذا درست کردن ندارم ð¤از لحاظ روحی دلم یه بغل سفت و محکم میخواد که مچاله شم توش نه بغض دارم نه گریه فقط میخوام آروم شمدارم کم میارم کم کمðآقای ح گفتن برگرد خونه آخر هفته ولی واقعا نمیشد و این شد که من الان اینجامð¥ºکاش امشب ح وقت آزاد داشته باشه بشوره این خستگی هارو واقعا داغونم...برای زبان هم نمیدونم چطور باید شروع کنم برچسب‌ها: بخوانید, ...ادامه مطلب
خدایا خودت منو بپاشون کلی کار دارم و چسبیدم به مبل, ...ادامه مطلب
ببین گلم نباید وابستگی باعث بشه جا بزنی پس به این حس غلبه کن:) اوکی؟, ...ادامه مطلب
عمیقا دلم میخواد یکی شدیدا نازمو بکشه ðبدجوری اعصابم خورده ...آخه چته دختر یکم به خودت بیاچرا اینجوری رفتار میکنی ð¤یه چیز دیگه هم میخوامدلم میخواد یه عالمه استوری چرت و پرتبزارم ðاین غروب جمعه چرا اینجوریهپیاده روی کردم...شکلات تلخ خوردممیخوام بشینم پای کارام پاشیده نمیشمخدایا منو بپاشونðدلم میخواد یه هنر یاد بگیرمð¥¶ð¥¶ð¥¶ð¥¶ð¥¶ð¥¶ینی اگه شنبه پرونده چرتکه رو بستی کهبستینکردی میکشمت ð¡خدایا میشه باز هم کمکم کنی؟ð¤Ø¨Ø±Ú†Ø³Ø¨â€ŒÙ‡Ø§: بخوانید, ...ادامه مطلب
خدایا شکرت برای امشبح عزیزم امشب وسط کار دلش برام تنگ شداومد پیشم ...منم از خونه لقمه کره بادوم زمینی بردم ðیکم گشتیم و اون رفت سرکارð¥ºبا اینکه میگفت دلم نمیاد برمولی از هم دل کندیم و رفتðامشب ح سرکاره و من گاهی چقدر ازاین کاراش خوشم میاد که یهو اینجوری دلتنگممیشهð¤ªامشب در کنار تمام عاشقانه های قشنگشدر مورد یه خانم ۵۰ ساله صحبت کردیم که صیغهیکی از همکاراش شدهð¤Ø¨Ø±Ú†Ø³Ø¨â€ŒÙ‡Ø§: بخوانید, ...ادامه مطلب
به بدبختی پیداش کردم بالاخره, ...ادامه مطلب